شاهین نجفی در آلبوم جدیدش به نام سال خون آهنگی دارد به نام همجنس که در مصاحبه اش گفته است این ترانه را برای همج.نسگرایان خوانده است. شعری که شاهین در باب این مسئله خوانده است بسیار جالب و بدون شک حرکتی در خور تامل و مهم است.
من نیز چندی پیش با شخصی به صورت نوشتاری در مورد مسئله همجن.سگرایان (دگرباش ها) بحث کردم. گمان می کنم بحث صورت گرفته مفید است و به همین دلیل آن بخش را جدا کردم و در پایین آوردم. هیچ تغییری در متن نمی دهم اگر نکته ای لازم بود با کروشه مشخص کرده ام. به دلیل اینکه نمی خواهم متن اصلی را تغییر بدهم شاید برخی از جملات ناکامل باشند و روند بحث منسجم به نظر نرسد. لازم به ذکر است که در این بحث سعی کردم تا جایی که ممکن است از تناقضات و مسائل فرهنگی و اجتماعی در صحبت های طرف مقابلم دوری و تنها بر منطق، دانش و علم نوین تکیه کنم. به همین دلیل اگر در سخن های طرف مقابل تناقضات و مشکلاتی می بینید که من بدان ها نپرداخته ام، در واقع این شیوه برخورد من بوده است تا مسئله اصلی به حاشیه کشیده نشود.
............................
[...]همج.نس گرایان رو با همجنس ب ا ز ها یکی می کنه[...]
من: البته با این صحبت و اینکه اولی درست است و دومی به نوعی (حتماً) ناپسند نیز موافق نیستم. لزوماً مورد دوم حتی به منظور تنوع، انحراف به حساب نمی آید. در واقع گرایش آدمیان بسیار پیچیده و گسترده است.
در خاطر دارم خبری منتشر شد در مورد دختری که حیوان خانگی پارتنرش شده بود.
همانجا هم مخالف بودم که حتی این مورد را بیماری یا حتی انحراف بدانیم اما بیشتر دوستان صحبتم را قبول نداشتند. (در همان خبر آمده بود که راننده اتوبوسی از سوار شدن این دو نفر به داخل اتوبوس جلوگیری کرده بود که در نهایت دادگاه، راننده اتوبوس را محکوم کرد و این نشان از آگاهی موجود در آن جامعه است)
به طور کلی می خواهم بگویم فقر و عدم آگاهی ماست که موجب چنین دیدگاه هایی می شود. پس نباید سریع موضع گرفت و شخص را زیر سوال برد. پس باید ریشه را در جای دیگری جست که امیدواریم با دریافت آگاهی و به دست آوردن بینشی گسترده تر و آگاهانه تر بهبود پیدا کند
اگر این [همج.نسگرایی] فقط تفاوته و طبیعیه پس باید خیلی از تفاوتهای دیگه رو هم طبیعی بدونیم
مثلا عدم داشتن میل جنسی ، یا داشتن میل جنسی افراطی ، یا داشتن میل جنسی همجنس گرا و ...اما همونطور که میدونی به دنبال درمان این معضلات (اگر نخوایم اسمش رو بیماری بذاریم) هستند
معضلات دیگه ای هم میشه اشاره کرد مثل کم خوابی ، کم خوراکی ، گوشه گیری ...فکر میکنم نباید حتی روشنفکری افراطی کرد و تمام چیزهای به ظاهر روشنفکرانه رو قبول کردتوی کشورهایی هم که شما سنگشون رو به سینه میزنی با عرضه کنندگان مواد مخدر برخورد میشه چرا؟
یکی میاره یکی مصرف میکنه به من و تو هم آزاری نداره !بهش فکر کردی چرا ؟ بهت توصیه میکنم دیدت رو وسیع تر کنی.گفتم در کوتاه مدت نه اما در دراز مدت این عمل لطمه بزرگی به بشریته.
من: هفت غلط رایج درباره همج.نسگرایان
این استاندارد در مورد هم جنس گرایی چقدره؟
[مثلا ممکنه بنظر [..تو] کسی که حیوان خانگیش پارتنرشه کاملا عادیه در حالی که بنظر من این شخص دچار مشکل شده و قطعا دریک مقطع زمانی آسیب جسمی یا روحی دیده و نیاز به کمک داره.
من:
ملاک تشخیص Disorder و انحراف و Paraphilia برای همه نوع گرایش:
1ـodd یا Bizar
2ـ اختلال کارکرد
3ـ رنج و دشواری برای خودش و دیگران
(دلیل هنجار بودن رفتار slaning کلاسیک نیز در آن دختر و پسر که یکی حیوان خانگی شده بود نیز همین می باشد)
تمام حرف من هم اینه که این عمل رو یک عمل طبیعی ندونیم و برای درمانش تلاش کنیم
هم به آنها باید احترام گذاشت و هم به آنها کمک کرد و منکر بیماری و غیر طبیعی بودنشان نباید شد.
من: در سال 1973 انجمن روانپزشکی آمریکا همجنس.گر.ایی را به عنوان یک طبقه تشخیصی کنار گذاشت و در سال 1980 همجنس.گر.ایی از DSM حذف شد. در دهمین تجدید نظر طبقه بندی آماری و بین المللی بیماری ها و مشکلات بهداشتی ICD-10 آمده است: گرایش.جنسی به تنهایی یک اختلال محسوب نمی شود.
این تغییر بازتاب تغییری است که در درک همجنس.گر.ایی روی داده است چرا که امروزه همجنس.گر.ایی کم و بیش به طور مرتب به عنوان نوعی تمایل جنسی انسان روی می دهد و یک اختلال بیمار گونه نیست. (کاپلان و سادوک 2007)
اگر این قضیه را بیماری بدانیم و بخواهیم آن را درمان کنیم همانند این است که بخواهیم اکنون گرایش دگر.جنس.خ.واهی شما را به سمت هم.جنس.گر.ایی تغییر بدهیم. بدون شک امکان پذیر نخواهد بود. برای آنان نیز همین گونه است.
اما قبل از هر چیزی چون تعریفها متفاوته دوست دارم تعریفت رو از واژه همجنس گرایی بدونم.
من: اصطلاح همجنس.گر.ایی غالبا برای توصیف یک نوع رفتار آشکار شخصی، گرایش.جنس.ی و حس هویت شخصی و اجتماعی به کار می رود. بسیاری ترجیح می دهند برای تعیین گرایش.جنس.ی به جای عبارت هم.جنس.گرا که یک اصطلاح پزشکی است و معانی پاتولوژی و سبب شناسی در بطن خود دارد از اصطلاحات زن.هم.جنس.گرا و مرد.هم.جنس.گرا استفاده کنند و رفتار جنسی را با اصطلاحی نظیر هم.جنس.مذکر.مونث توصیف کنند. هوکینز نوشته است که اصطلاحات زن.هم.جنس.گرا و مرد.هم.جنس.گرا به ترکیبی از هویت خود ادراکی و هویت اجتماعی اشاره دارند و بازتابی از این واقعیت هستند که شخص هم.جنس.گرا خود را تلویحا عضو گروهی می داند که برچسب مشابهی خورده اند.
هراس از همجنس.گر.ایی نگرشی منفی نسبت به هم.جنس.گرایی یا هم.جنس.گرا.ها یا ترس از آنهاست. غیر.هم.جنس.گر.ایی (دگر.جنس.خوا.هی) اعتقادی است که بر مبنای آن روابط غیر هم.جنس بر همه روابط دیگر ترجیج داده می شود و تلویحا تبعیضی نسبت به کسانی است که به اعمال جنسی دیگری دست می زنند. (کاپلان و سادوک 2007)
اینو باید بگم که من هیچ تعصبی روی این مطلب ندارم اما برای پذیرفتن طبیعی بودن و اختلال نبودن همجنس گرایی باید برهان و دلایل روشن و بی تناقض اورد.مثالی که من زدم در رد توجیه پذیری این عمل به خاطر مشاهده شدن این کار در برخی گونه های حیوانیست.
یک عامل پذیرفتن اختلال در همجنس گرایی رو در من تقویت میکنه و او این مطلبه که تو طبیعت هیچ غریزه و لذتی به صورت طبیعی بدون حکمت و دلیل قرار نگرفته است.مثلا لذت بردن از غذاها برای سالم ماندن و زنده ماندن.
لذت عشق به فرزند برای جبران زحمتها و سختیهای نگهداری فرزند.لذت جنسی برای تولید مثل.و.....اما لذت جنسی با همجنس یا با بچه دلیل و هدفش چه بوده؟
من: [دلایل پذیرش اختلال را قبلا آوردم. اما] دو مورد بالا [یعنی بچه بازی و همجنسگرایی] بسیار متفاوت می باشند و رابطه ای با یکدیگر ندارند به این ترتیب خلط دو مورد خطاست.
برخی از ملاک های تشخیص اولیه با بچه در حالت Paraphilia
1-حداقل 5 سال اختلاف سن
2-مفعول زیر 13-11 سال
3-اجبار در رابطه (به وجود آوردن عامل ناهنجاری)
*ملاک تشخیص Paraphilia یا Disorder باید در افراد بالاتر از 6 سال تحقیق شود.(DSM-IV-TR)
چهار عامل روانی جن.س.ی پیوسته:
1- جن.سیت S.e.x.u.a.l Identity
2- هویت جن.سیتی G.e.n.d.e.r Identity
3-رفتار جن.سیتی S.e.x.u.a.l Behavior
4- گرایش جن.سیتی S.e.x.u.a.l orientation
در هوموها (هم.جنس.گر.اها) در موارد 1 و 2 و 3 با افراد دگر.جنس.خوا.ه تفاوتی نیست و تنها مورد 4 متفاوت است که تعیین کننده مفعول جن.سی.تی خودش می باشد. و هدف و رفتار «فیزیولوژیک» از جمله(Desire میل جن.س.ی) - Excitement (انگیزش) و Plateau(پلاتو-برانگیختگی) و O.r.g.a.s.m و Resolution(فرونشینی) به طور خاص در مورد 3 و به طور کلی در موارد 1 و 2 و 3 تعریف می شود که با دیگران (همچون دگر.جنس.گرا.یان) تفاوتی ندارد.
اونهمه خوبی و توانایی به درمان نیاز نداره فقط این حس لذت جویی جنسی از همجنس اون هست که یک اختلاله و به کمک نیاز دارد.
اونهمه خوبی و توانایی [در همج.نسگرایان] به درمان نیاز نداره فقط این حس لذت جویی جنسی از همجنس اون هست که یک اختلاله و به کمک نیاز دارد
من: همچنین نظر فروید در آن زمان قبل از تحقیقات علمی جدید:
فروید هم.جنس.گرا.یی را یک بیماری روانی تلقی نمی کرد. در سه رساله در زمینه نظریه تمایلات جن.س.ی فروید نوشت که: هم.جنس.گرا.یی در افرادی مشاهده می شود که انحراف جدی دیگری از بهنجاری ندارند، کارایی آنها مختل نشده است و در واقع رشد هوشی و فرهنگ اخلاقی بالایی دارند.
همچنین فروید گفته است مطمئنا هم.جنس.گرا.یی مزیتی ندارد که چیزی نیست که مایه شرم باشد. نه فساد است نه انحطاط است و نمی توان آن را بیماری شمرد.
این ملاکها بر چه اساسی تایین شده است؟
من: به طور کلی می توان در منابع زیر یافت:
درسنامه جامع روانپزشکی Comprehensive Textbook of Psychiatry
نوشته شده توسط 400 روانپزشک و دانشمند برجسته علوم رفتاری
کاپلان و سادوک-خلاصه روانپزشکی-علوم رفتاری/روانپزشکی بالینی
Kaplan &Sadock's Synopsis of Psychiatry
نوشته شده طبق Comprehensive Textbook of Psychiatry با فعالیت بیش از 2000 نفر
DSM-IV-TR
تشخیص و درمان اختلالات روانی-انجمن روانپزشکی آمریکا
ICD-10
طبقه بندی آماری بین المللی بیماریها و مشکلات طبق ICD-10 سازمان بهداشت جهانی
قبلا هم اشاره کردم بسیاری از پزشکان همان سرزمین هم گوشتخواری را مفید دانسته اند!به برهان محکم تری برای پذیرش آن نیاز است.
من: تحقیقات نوین و جدید، گوشتخواری یا همه چیز خواری را مفید نمی داند. تحقیقات در رابطه با گیاهخواری در واقع چند سال است که سمت و سویی علمی تر به خود گرفته و توجه دانشمندان بیشتری را به خود جلب کرده است که نتیجه اش فعالیت های گسترده تر امروزی همچون ساخت مستندها، ارائه مقالات و تحقیقات جدید است. به همین دلیل همچنان نوپاست و در اذهان عمومی به خوبی روشن نشده است. هر چند در اروپا پیشرفت بسیار بیشتری داشته است. در همین مسیر در چند سال اخیر درگیری هایی نیز رخ داده است تا حقیقت گیاهخواری روشن گشته است. به خصوص مسئله سیاست و منافع که امروز بر ما عیان است نقشی موثر در این امر داشته و دارد. تحقیقات Hom.o.s.e.x.u.ality از گذشته انجام می شده است و به کمک دانش نوین پزشکی مواردی که در حالت فرضیه یا نظریه بوده اند به سوی اثبات علمی حرکت کرده اند که از حدود 40 سال پیش تا به امروزه نتیجه قطعی اش منتشر شده و در دسترس است.
به طور علمی و منطقی این استدلال و استنتاج (یعنی تکیه بر مسائل مربوط در حیطه گیاهخواری و دریافت نتیجه برای استنتاج در قضیه هم.جنس.گرایان) دارای مشکل می باشد و جزو مغالطات به حساب می آید.
همانطور که میدانیم بسیاری از افراد به خاطر مسائلی بعد از اولین رابطه جنسی با همجنس و حتی بعد از ازدواج به همجنس گرایی تمایل پیدا میکنند .پس میبینیم که آنها از ابتدا دگر جنس خواه بوده اند و بعد ،گرایششان تغییر کرده است .پس میتوان نتیجه گرفت افراد همجنس گرا نیز میتوانند گرایش خود را تغییر دهند.
من: در هیچ یک از پژوهش ها و فعالیت های بالینی حتی در سخن هم.جنس.گرا.یان این مسئله اثبات یا دیده نشده است.
آنچه شما می فرمایید مسئله بای.سک.شوالیته در درجه های پایین است که فرد بعدا به آن آگاهی پیدا می کند یا لذت از طریق تحریک پروستات یا در موارد خاص تنوع طلبی که به هیچ وجه رابطه ای با مسئله هم.جنس.گرایی یا Hom.o.s.e.x.u.ality ندارند.
تغییر گرایش هم.جنس.گرایان به مثابه تغییر گرایش دگر.جنس.خواهان مطلق می باشد که امری است غیر ممکن.
البته این هراس و مخالفت در افراد دلایل مختلفی دارد که برخی درست و برخی نادرست است و من شخصا دلایل خود را برای مخالفت با همجنس گرایی و طبیعی شمردن آن عنوان نمودم.
من: تفاوت، لزومی بر غیر طبیعی بودن نیست و پسندیده است در ارائه دلایل شخصی در باب مسائل علمی و بالینی دقت نظر داشته باشیم.
به هیچ وجه چنین نظری ندارم.اگر استدلال و برهان شما در پذیرش همجنس گرایی کافیست دقیقا از همین برهان میتوان استفاده کرد و گوشتخواری را پذیرفت.
من: همان طوری که گفتم در وهله اول از نظر منطق علمی روش استدلال شما باطل است و مغالطه می باشد.
حتی اگر گفته شما درست باشد و تغییر گرایش ممکن نباشد میتوان با اختلال و غیر طبیعی خواندن همجنسگرایی نسخه مورد نیاز شخص را پیچید .همانند تجویز ماده مخدر به بیمار توسط پزشک.
من:
1-با توجه به مغالطات و بینش علمی صحیح، مثال، در توضیح خط اول باطل و غیر مفهوم و ناکامل است.
2-مسئله صرفا نامیدن و سپس پیچیدن نسخه نیست بلکه برای ادعایی در حیطه دانش احتیاج به کسب اعتبار برای پیش فرض ها، فرضیه ها و نظریه های ارائه شده از طریق روش علمی داریم.
اما با طبیعی خواندن آن نوعی جواز برای آن صادر کرده ایم و در واقع تبلیغ آنرا نموده ایم و باعث جذب شدن افراد غیر همجنسگرا به این گرایش جنسی شده ایم که معضل و انحراف آن روشن است.
من:
1-همان طور که گفتم بیان طبیعی بودن بر پایه جواز یا خواندن نیست بلکه بر پایه بینش علمی صورت می گیرد.
2-همان طوری که قبلا بیان کردم مسئله در هومو.سک.شوالیته گرایش جن.سیتی S.e.x.u.a.l orientation است که قابل تغییر یا جذب و یا رها شدن نیست. همان طوری که گفتم آنچه شما می فرمایید مسئله بای.سک.شوالیته در درجه های پایین است که گاهی فرد بعدا به آن آگاهی پیدا می کند یا کسب لذت بیشتر از طریق تحریک پروستات که به هیچ وجه رابطه ای با مسئله هم.جنس.گرایی یا Hom.o.s.e.x.u.ality (که تعریف آن را قبلا بیان کردم) ندارند.
3-برای رد دیدگاه معضل و انحرافی بودن این مسئله بعد از تعریف معضل(اختلال) و انحراف سپس از دیدگاه های کلاسیک و مدرن و همچنین دانش نوین توضیحاتی را آوردم.
[...]همجنس گرایی در تمام حیوانات مشاهده نشده و اصلا این کار عملی نیست.
من:
1-در بسیاری از حیوانات مشاهده شده است. و مهم است بدانیم که به خصوص در حیوانات شبیه به انسان این امر کاملا صادق است.
2-بیان «اصلا این کار عملی نیست» صحیح و پذیرفته نمی باشد.
مثال من در این جهت بود که جواز دادن ما به یک عمل به خاطر مشاهده اون عمل در حیوانات، اشتباهه.
من: همان گونه که گفتم مسئله جواز دادن نیست بلکه مشاهده و نتیجه بر پایه بینش علمی که تقسیم بندی های صحیح در آن ملاک است، می باشد.
درباره این داستان چی میگی:مطلبی را که میخوام نقل کنم حقیقیه مربوط به حدود یکسال پیش در سوئد. یکی از بستگان نزدیک ما که اونجاست میگفت در یکی از مجله های پر خواننده یک نوجوان هم.جنس.گرا نوشته بوده که به هم کلاسی پسرش که هم.جنس.گرا نیست سخت علاقه مند شده و از مشاور کمک می خواست که چکار باید بکنه و چطور ابراز کنه و اگه جواب رد بشنوه چی... و جناب مشاور بجای منصرف کردن این بچه 16 ساله راهکارهایی را عنوان کرده بود که چطور به آرامی در این رابطه جلو بره که جواب منفی نشنوه!
واقعا قضاوت کنیم، این عشق، خالص ،لطیف ، کامل و زیباست!
من: بله، اجزای اصلی عشق عبارت است از: 1-احترام دوسویه(متقابل) 2-اعتماد 3-تعهد 4-هوس و شهوت 5-محبت و رفاقت
بخش 5 زیر مجموعه هایی نیز دارد: 1-یاری، پرستاری 2-نزدیکی، نوازش بوسه 3-بخشش و گذشت 4-از خود گذشتکی، وفاداری و ایثار 5-همدلی و درک متقابل 6-معنویت
در تمامی موارد بالا تفاوتی بین نوع گرایش هومو و هترو نمی باشد.
از لحاظ فیزیولوژیک در واکنش ها و رفتارها از جمله تستوسترون، استروژن، آدرنالین، دوپامین، سروتونین، اکسی تسین و واسوپرسین تفاوتی نیست.
با این معیار پس کم شنوایی هم یک امر طبیعیه! اما اختلال هم میخونیمش.
من: تعریف ها در مسئله جاری قبلا آورده شده اند. و همان گونه که توضیح داده شد مسئله هومو بودن اختلال یا انحراف به حساب نمی آید.
راه طبیعی برای کنترل جمعیت گونه ها دشمنان طبیعی اونهان و تعداد بچه در هر زایمان و تعداد بارداری و ...تازه اگر اینطور هم بخوایم فکر کنیم عقیم بودن درصدی، خیلی بهتر بود.
من:
1-مسائل کنترل جمعیت گونه هایی که ذکر کردید بخشی از عوامل می باشد.
2-بیان «عقیم بودن درصدی، خیلی بهتر بود» صحیح نمی باشد و بر پایه ای استوار نیست.
اگر فکر میکنی این افرادی که تو دیدی به خاطر همجنس گرایی هوش و استعداد و خلاقیت دارند فکر میکنم اشتباه است.خیلی از افراد عقیم را هم میشناسم که دارای هوش و استعداد و خلاقیت وافرند.
من: درست است. اما یکی از عوامل اینکه بسیاری از هم.جنس.گراها دارای خلاقیت، استعداد و پشتکار زیادی هستند به دلیل انزواییست که به موجب جامعه و تفکر غلط خصوصا جوامع عقب مانده، پیش رویشان است. همچنین بسیاری از آنها در کلاستر b جای می گیرند و نارسیستیک بالایی دارند که با توجه به دید جامعه عقب مانده نسبت به هومو.ها، آنها سعی در بالا کشیدن خود دارند که این نیز دلیلی دیگر در درخشش آنها در جامعه می باشد.
من تحسینشون میکنم اما تبلیغشون رو نمیکنم.نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه من میگم اختلال بودن همجنس گرایی رو بپذیریم هم به نفع اون همجنس گرای مادرزاد هست و هم به نفع بشریت ،چون دیگه کسانی هم از این کار سوءاستفاده نمیکنن و اسم اون عده کم رو هم خراب نمیکنن.شاید با طبیعی دونستن همجنس گرایی بعضیها بخوان به جنگ چیزی برن!اما ما به نفعمونه دنبال حقیقت باشیم.
من:
1-تبلیغی صورت نگرفته است بلکه بحث است.
2-در مورد پذیرش اختلال بودن این امر مکررا صحبت شد.
3-ادامه بیانات بر هیچ گونه پایه یا استدلال منطقی استوار و در نتیجه صادق نیست.
4-تعدادشان کم نیست و با در نظر گرفتن طیف بای در حدود یک پنجم جامعه می باشند.
واقعا عشق یک همجنس گرا به همجنس غیر همجنس گرا ،خالص ،لطیف ، کامل و زیباست!نمیدانم اما مطمئنم نظر همگان اینگونه نیست.
کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز
من: دیدگاه در افراد فرهیخته و خودشکوفا و جوامع پیشرفته، علمی، منطقی و رشد یافته به واسطه سالیان طولانی پژوهش علمی در این زمینه با توجه به عوامل بیولوژیک، فیزیولوژیک، کلینیکی، بالینی، فرهنگی، اجتماعی و شناختی که مختصری از آنها آورده شد، پذیرفته شده است.