در پی نبود قوانین حمایت از حیوانات – ایران در فقدان حمایت _ روزنامه اعتماد

(چهارشنبه 88.10.9 صفحه «گزارش اجتماعی» روزنامه اعتماد)

در پی نبود قوانین حمایت از حیوانات

ایران در فقدان حمایت

امین حمزه ئیان / www.Nutshell.ir

«آنها برادران ما نیستند، آنها زیردستان ما نیستند، آنها مردمان دیگری هستند که همچون ما در دام زندگی و زمان گرفتار شده اند. آنها اسیران شکوه و مشقت زمین هستند.»

در دوران کهن شاهد پاسداشت های شکوه مند ایرانیان به واسطه طبیعتی بوده ایم که در آن می زیستند. اما اکنون در این برهه از زمان ایرانیان نسبت به جهانیان بی اغراق در جایگاه بازپسین ستیزندگان با طبیعت قرار دارند. گریزها و نمایش های منفی ما نسبت به حیوانات جزیی از این مسیر اشتباه است؛ گریزهایی که امروز بدل به ستیزی بیمارگونه شده است.

کماکان سده ها است که از فرهنگ مهرورزی خود نسبت به طبیعت و حیوانات دور شده ایم و امروز شاهد کشتار جمعی حیوانات به جای سامان دادن به آنها هستیم. از زمان پای گذاشتن ما آدمیان روی زمین، اکنون تنها زمانی است که بشر این گونه بی رحمانه دست به کشتار و شکنجه می زند؛ کشتار و شکنجه یی همراه با درد که در اندک زمانی جان میلیاردها جاندار را در سراسر این کره خاکی می گیرد. آیا لحظه یی درنگ کرده و اندیشیده ایم که چگونه در حال نابود کردن طبیعتی هستیم که میلیون ها سال در نبردی ناگزیر برای زیستن بوده است؟

طبیعت و تمامی گونه های جانداران اعم از حیوانات در مسیر اهداف آدمی دچار دگرگونی تخریب وار شده اند. هر چند امروز طبیعت نمایش خشم خود را آغاز کرده است، اما هنوز شاهد آنیم که اکثریت قریب به اتفاق انسان ها کماکان در مسیر اشتباه خود گام برمی دارند. آدمی همان گونه که می تواند در دفاع از حیوانات به پاخیزد، می تواند در زجر و مرگ آنها نخستین شریک باشد.

به این دلیل مطلب پیش رو به اندکی از مواردی اشاره دارد که شاید یادآوری آنها برایمان چندان خوشایند نباشد. اما عدم تمایل ما نسبت به درک این حقایق تنها نشان از اغماض بر بخش نیکی از احساس و عقلانیت ناب انسانی ما دارد.

حیوانات خیابانی

اگر امروز در غرب کشتن عمدی گنجشک یا گربه یی قتل و خشونت حساب می شود و دربرگیرنده مجازاتی سنگین است در ایران چنین حرکتی پاس داشته می شود. آیا این گواهی از فرهنگ و تمدن دیرینه ما است؟

در این راستا رسانه ها آنچنان اغراق آمیز از بیماری های گوناگون حیوانات سخن به میان می آورند که گویی آنان منابعی از انواع انگل ها و باکتری ها هستند. چنین تفکر و فرهنگ سازی خود عاملی اساسی در گریز و در نهایت ستیز ما با محیطی است که خود بانی اصلی تغییر و تخریب آن هستیم.

حیوانات و سرگرمی

در کشور ما هر از چند گاهی مسائل مختلفی بدون اندیشه متداول می شود. در این بین مدتی است سیرک های مختلف نه تنها از طرف گروه های رانده شده برون مرزی بلکه از طرف هموطنان خودمان، حمایت شده و شروع به کار می کنند. اما چرا سیرک حیوانات به عنوان یک رخداد ناخوشایند در جهان شناخته و با آن مبارزه می شود؟

شاید اولین برخورد ما با سیرک جنبه تفریحی آن باشد. تفریح سالم در صورتی که متضرر چیزی نشویم در ذات خود برای آدمی ارزشمند و واجب است و سیرک به مثابه یک تفریح شاد برای بازیافتن دوباره قوای روان می تواند مفید باشد اما نباید فراموش کنیم صحت این موضوع در سیرکی است که در آن از حیوانات برای خنده و شادی آدمی استفاده نمی شود. تماشای حرکات غیرعادی و شبیه به انسان حیوانات در بطن خود از لحاظ روانشناختی مخرب است و بیشترین تاثیر چنین تخریب هایی در اذهان کودکان است. کودکان در ذهن خود به راحتی آزادی و آرامش ناشی از طبیعت را حس می کنند و به این سبب است که کودکان می توانند ساعاتی طولانی محو در تماشا یا نوازش حیوانی شوند. آنان می توانند به راحتی دوستی، محبت و صلح را از طبیعت بیاموزند. اما سیرک حیوانات به عنوان پدیده یی تلخ که نشان از در بند بودن است تصویری را از تسلط و بهره کشی انسان از طبیعت و حیات وحش پیرامون خود در ذهن تداعی می کند. همچنین در این راستا شکار، کشتار و نگهداری حیوانات در باغ وحش ها به عنوان نوعی سرگرمی و تفنن در جامعه بازتاب خوبی نخواهد داشت. آدمی لذت، آرامش و پیامی را که از نگاه به حیوانات در طبیعت آزاد خودش درمی یابد، قطعاً هیچ گاه از دربند و نظاره گر درد آنان بودن، درنمی یابد.

امروزه افراد آگاه به این مسائل به درد و مرگ حیوانات لبخند نمی زنند. آنان به خوبی دریافته اند که سیرک، شکار و باغ وحش ها لحظاتی ناب و به یادماندنی را برای خود و فرزندان شان به ارمغان نخواهد آورد.

حیوانات و علم

در نظر نگرفتن حقوق حیوانات و انجام اعمال غیراخلاقی در تمامی دانشگاه های ایران به طور مداوم رخ می دهد. امروزه تشریح و آزمایش روی حیوانات زنده جهت پیشبرد علم، در کشور های متمدن، در مقابل قوانین سختگیرانه یی قرار دارد. در چنین کشورهایی، دانشگاه ها با بهره گیری از تکنولوژی، شبیه سازی ها یا تشریح حیوانات مرده و همچنین بهبود حیوانات بیمار، آموزش های لازم را جهت نجات جان انسان ها و حیوانات به دانشجویان رشته های دامپزشکی، پزشکی و پیراپزشکی می دهند.

مطلب مرتبط: تماشای شکنجه حیوانات تفریح نیست-روزنامه اعتماد

واقعیتی نشان از افول مجدد ارزش های انسانی ما در پی برگزاری شکنجه گاهی به نام سیرک-روزنامه اعتماد

(چهارشنبه ۸۸.۷.۲۹ صفحه «گزارش اجتماعی» روزنامه اعتماد)

دوباره سیرک جدیدی فعال شد

تماشای شکنجه حیوانات تفریح نیست

امین حمزه ئیان / www.Nutshell.ir

مطلب پیش رو واقعیت تلخی را بیان می کند که اکثر هم میهنان ما از آن اطلاعی نداشته و ناخواسته از مساله یی حمایت می کنند که با ظاهری زیبا و فریبنده سعی در تخریب بسیاری از بنیادهای انسانی در میان ما و کودکان مان دارد. آنان تنها به پول می اندیشند . ظاهر ماجرا بسیار ساده است و در یک کلمه خلاصه می شود؛ سیرک.

اما آیا تا به حال اندیشیده اید سیرکی که در سال های اخیر در کشور عزیزمان در حال رونق گرفتن است، چه واقعیت دردناکی را پشت صورت زیبای خود پنهان کرده است؟ گویی ظاهرش نشان از تفریح و سرگرم کردن مردمان این کشور دارد اما واقعیت دقیقاً معکوس است. آنان از ناآگاهی و نبود قانون حمایتی در کشورهای شرقی همچون ایران تنها برای پر کردن جیب های خود سوءاستفاده می کنند. این افرادی که امروز در کشور ما برای مدتی اقامت می کنند و ندا از شاد کردن دل مردم می دهند در اصل رانده شده هایی از کشورهای متمدن و قانونمندی هستند که مردمان آنجا جدای از حمایت نکردن شان به مبارزه با آنها هم می پردازند. این افراد که برای کسب درآمد از این راه در کشورهای خود سرکوب شده اند اکنون راه خود را به شرق و جهان سوم و کسب درآمدهای کلان بسیار آسان یافته اند. واقعیت تلخی است، واقعیتی پر از تحریف های فریبنده که نشان از مصرف بیهوده زمان و هزینه مردم کشورمان در برابر نتیجه یی ویران کننده دارد.

پاییز سال 86 بود که سیرک ملی ایتالیا با نام رسمی «سیرک بزرگ ایتالیا» با پشتیبانی سازمان محیط زیست در بخش حمایت شده از طرف همین سازمان یعنی پارک پردیسان تهران آغاز به کار کرد؛ اکوپارکی که جایزه بین المللی تزیین و طراحی منظر را دریافت کرده بود و قرار بود جایی برای تحقیق و جمع آوری بخش بزرگی از بیوم های موجود در پنج قاره باشد. پارکی که قرار بود برای بهبود و پیشرفت دغدغه های زیست محیطی و اطلاع رسانی صحیح فعالیت کند و حامی در همین راستا شود. مسوولان این پارک که خود بخشی از سازمان حمایت محیط زیست هستند با قبول و حمایت از سیرک ایتالیا تمام موارد و برنامه های راستین و مثبت این مرکز را به زیر علامت سوالی حل نشدنی بردند.

با مهیا شدن شرایط، آن سیرک شروع به کار کرد و گروه های آگاه کشور که این شروع را آغاز گام های غلط می دیدند، اعتراضات خود را علنی کردند. در این بین دکتر کهرم متخصص حیات وحش، بیولوژیست و استاد دانشگاه که از فعالان نامی در امر حفاظت طبیعت است با ابراز تاسفی شدید، با افتتاح سیرک، آن را بدآموزی، مساله یی غیرانسانی و توهین آمیز قلمداد کرد. ایشان همچنین انتقاد خود را از حامیان این جریان بیان کرد. سپس مدیر روابط عمومی انجمن حمایت از حیوانات و مهندس وحید نوروزی رئیس هیات مدیره جمعیت آوای سبز این حرکت را به شدت محکوم کرده و آن را از عجایب روزگار خواندند و هیچ گونه توجیهی را برای برپایی این سیرک موجه ندانستند.

در این بین برخی از هموطنان آگاه به واقعیت پنهان سیرک و چرایی برگزاری چنین مراسمی از دور خارج شده، برای نشان دادن اعتراضات خود با پلاکاردهای دست ساز خود در مقابل سیرک واقع در پارک پردیسان تجمع کردند تا تماشاچیان با خواندن متون اعتراضی آنان شاید برای لحظه یی به خود آیند. این حرکت مثبت آن عده قلیل دردسرهایی برایشان به همراه داشت اما نمی توان بازتاب هرچند اندک آن را در روشنگری کتمان کرد. اما واقعاً دلیل این جنبش ها و عکس العمل ها چه بود؟

تمامی جانداران دارای یک حق مسلم و اجتناب ناپذیر به نام زندگی هستند. و حیوانات همگی در اکوسیستم خود با رفتار های طبیعی خودشان رشد کرده و به صورت غریزی، روند زیست محیطی منطقه را نظم می بخشند.

آنها برای زندگی احتیاج به رفع خواست ها و نیازهای اولیه و طبیعی خود دارند و اگر انسان از جهتی به فرآیند منظم و پیچیده آنها وارد شود و سعی در تغییر آن کند، مطمئناً تمام مجموعه به سمت نابسامانی پیش می رود. اکنون حیوانی که در جنگل، بیابان و طبیعت منحصر به فرد خود باید ساعت ها راه برود و برای تهیه غذا تلاش کند، از زمانی که چشم می گشاید نه تنها گاهی خود را به دور از مهر مادری و آن نوازش های گرم می یابد بلکه تنها محیطی فلزی را تجربه می کند. میله هایی که تمام اختیارات او را سلب کرده و گاهی اجازه کوچک ترین گردشی را به دور خود به او نمی دهد. او اکنون وارد دنیایی پر از شکنجه های اجباری شده است.

اگر شانس بیاورد و سالم به سن قابل قبولی برای یادگیری برسد، روز و شب از آن سلب شده و مجبور است طبق برنامه های دردناک مربیان خود حرکات غیرطبیعی را که از او به اجبار خواسته می شود انجام دهد. اما او چگونه باید این حرکات مضحک همچون ایستادن بر دو پا، پرش از حلقه های آتشین، دوچرخه سواری کردن و... را فرا بگیرد؟

جواب دردناک است؛ با شکنجه، کتک، گرسنگی و تشنگی، سیخ های کشنده، جریان های برق و ده ها مورد دیگر.

حیوان نگون بختی که دیگر هیچ چیز ندارد برای به دست آوردن تکه یی غذا بعد از روزها گرسنگی مجبور است از بین آتش که جز وحشت برای او هیچ چیز دیگری دربر ندارد، بپرد. بدن او می لرزد و دچار تپش های شدید قلبی می شود. این کارها هرگز برای او عادی نمی شود.

به زور قرص های آرام بخش و تزریق های مختلف او را برای دلقک شدن زنده نگه می دارند. فیل های بزرگی که اکنون باید در جنگل ها و آب ها، گل بازی کنند روی صفحات فلزی داغ همراه با شوک های الکتریکی قرار می گیرند تا مجبور به انجام حرکات غیرطبیعی شوند.

تک تک حیوانات درون سیرک های حیوانی، برای آموزش حرکات نمایشی مخصوص خود به شیوه یی زجرآور آموزش داده می شوند. شاید برای ما که با هزینه یی روی صندلی سیرک نشسته ایم چنین صحنه هایی حتی لحظه یی باورکردنی نیاید، ولی باید پذیرفت آن حیوانی که اکنون برای خنده و شادی پوچ و لحظه یی ما از ارتفاعی خود را در استخری از آب می اندازد، عذابی را متحمل شده که اکنون اینچنین غیرطبیعی عمل می کند. دردناک است، اما پشت پرده این گونه تفریح ها اینچنین ظلم به موجودات و مخلوقات این زمین که روزی با انسان ها می زیستند موج می زند. آنان به بازی گرفته می شوند و با عمر غیرطبیعی و ده ها مرض گوناگون که در اندک زمانی می گیرند در سکوت جان می بازند. بسیاری از این حیوانات حین آموزش ها یا بعد از سپری شدن مدتی، جدای از بیماری های جسمی فراوانی که می گیرند، بیماری های روانی و عصبی بی شماری به وجود پاک شان می تازد.

وجود این بیماری ها تنها نشان از یک چیز دارد. درست است که حیوانات به اندازه انسان ها هوشمند نیستند اما همگی آن دردی را که انسان درک می کند می فهمند.

حیوانات هر کدام حتی در مواردی بسیار حساس تر و دقیق تر از انسان ها واقعیتی را که بر وجودشان تحمیل می شود می فهمند. آنها تنها قدرت صحبت به زبان ما آدمیان را ندارند. اگر اینچنین بود امروز دنیایمان پر از فریادها و ضجه هایی می شد که از تمام جانداران به این یگانه موجود هوشمند زمین روا داشته می شود. حیوانات واقعاً از انجام این حرکات خنده آور شاد نیستند و اگر شما اندکی را با آنان سپری کنید بدون شک اشک هایی را که حین آموزش بر چهره های بی گناهشان جاری می شود نظاره گر خواهید بود.

با ورود سیرک ایتالیا در سال 86 به ایران، که از سوی غرب به عنوان ترویج فرهنگ توحش و خشونت در بین جامعه رایج شده است به ادامه اجرا های خود در شهرهای دیگر کشور عزیزمان تا سال 87 خورشیدی پرداخت.

جالب است بدانید که سال پیش حین برگزاری این سیرک در شیراز صدها دانش آموز باهوش و آگاه مدرسه دوزبانه ایران که برای بازدید از این مجموعه رفته بودند از پیش به صورت پنهانی و خودجوش تبلیغات ضدسیرک را آماده کرده و در زمان مورد نظر با تجمع جلوی مقر آنها و سر دادن شعارهایی مختلف به زبان های انگلیسی و ایتالیایی این امر را محکوم کرده و از دولت تقاضای کمک کردند. این دانش آموزان دختر و پسر، سازمان های حامی این سیرک، به خصوص سازمان محیط زیست را مورد انتقادات شدید خود قرار دادند. مسوولان از این حرکت شگفت انگیز کودکان متعجب شد. حرکت خردمندانه این دانش آموزان نشانی روشن برای ادامه حرکت در مسیر ناهموار رسیدن به درک والای حقوق حیوانات در ایران امروز است.

امروزه دیگر با گسترش انواع وسایل و رسانه ها در سطح جهانی به راحتی می توانیم چرایی و چگونگی این گونه سیرک ها را بررسی کنیم و حتی برای محکم شدن ادعاها از فیلم ها و تصاویر موجود در اینترنت که به صورت آسان در اختیار مردم قرار می گیرد، یاری بطلبیم.

متاسفانه با توجه به وجود اکثریت قشر ناآگاه از این مساله در جامعه، امسال بعد از اجرا هایی گسسته در شهرهای مختلف، سیرک ملی ایتالیا قراردادی دوباره با بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی به امضا رساند که طبق آن این سیرک با فرا رسیدن عید سعید فطر در شهریورماه در مجتمع ارم سبز تهران تا پایان سال جاری مجدداً به صورت رسمی آغاز به کار کند و سپس طبق اعلام گزارش سایت بنیاد مستضعفان؛ «در آینده نزدیک تیم هنرمند سیرک ملی ایتالیا به مدیریت هنرمند ایرانی خلیل عقاب در شهرهای مختلف از جمله تهران (پارک پردیسان)، کرج، تبریز، اصفهان، شیراز، اهواز و اراک برای برپایی سیرک اقدام خواهد کرد.»

قبل از این متن در مورد مالکیت اصلی این سیرک در سایت بنیاد مستضعفان این گونه بیان شده است؛ «مالک سیرک ملی ایتالیا شخصی به نام «دریکس تونی» است که در حال حاضر مالکیت هشت سیرک فعال دیگر در سراسر دنیا را بر عهده دارد. وی با توجه به ارتباطات نزدیکی که با خلیل عقاب بنیانگذار اولین سیرک ایرانی دارد، تصمیم به اجرای برنامه سیرک خود در کشور جمهوری اسلامی ایران گرفته است.»

امروزه در بسیاری از کشورها برپایی سیرک هایی که در آنها از حیوانات برای خنده و سرگرمی استفاده می شود، منسوخ شده و با مخالفت های دولتی و مردمی بسیار زیادی رو به رو است. آنان با این استدلال که در این کشورها هیچ کس از حیوانات و محیط زیست حمایت نمی کند (و حتی گاهی این مردم با طبیعت و جانداران سر ستیز هم دارند)، به این سمت از دنیا که روزی قدرتمند ترین و نخستین انسان ها را از جهت حمایت از حیوانات در تمدن های باستانی خود داشته اند، آمده اند.