بیچاره علم...

امین حمزه ئیان

آنچه بیش از علم و هنر ارزش دارد فلسفه و اندیشه ایست که پشت آن نهفته است. فلسفه ای که به ما می گوید به کدامین سمت قدم هایمان را بر می داریم. متاسفانه زندگی را برای علم می خواهیم برای خودنمایی و رقابت و در نهایت قدرت. اما این زندگی ایست که بر علم مقدم است. اول باید زندگی کرد و از زندگی آموخت و آن گاه علم را در گستره ی زندگی به کار برد. امروز بین افرادی که به کار های علمی مشغولند اندک نیست فضایی چنین نکبت بار تهی. ای کاش گاهی به جای خواندن دیوانه وار علم نگاهی به جایگاه خود و عالم می انداختیم و از حرکات خود خجالت زده می شدیم. ما در رنجیم از قدرت ها و از کبود ها و چاره را در کوفتن دیگران میابیم نه کوفتن خویش.

همواره به جای احیا، به سوی مرگ روانه ایم. مرگی که نه تنها خود بلکه دیگران راعلم دروغین / علم کاذب هم به زیر می افکند. گاه در زیر پاهایمان مردار ها را هم لگد کرده و بر قدرت خویش می نازیم. اکنون می توان درک کرد افرادی را که چه بسا بسیار خدمت به بشر کرده و همیشه خود را از دیدگان عموم پنهان نگه داشته اند.

نمایشگریِ داشتنِ دانش ریاضی نسبت به دیگران و مد دانستن قوانین فیزیک و توان تحلیل های گوناگون. کدام یک از این موارد می تواند انسانیت را نشان دهد؟ انسان آن کسی است که کوره هایی از آتش برای نابودی انسانی دیگر را آفریده است آن کس که دیگران را چون ذغال بر کوره های آتشین می ریزد. فریادها و مرگ های دردناک و همچنین زندگی دردناک، هیچ یک بر قلب او تکانی نمی دهند. و انسان آن کسیست که یگانه زندگی خویش را فدای آزادگی می کند آن کس که می تواند آرام گام بردارد تا لگد مال نکند شاخه گلی از دشتستان گل ها را.

از این روی است که اندیشه ارزشی فرا دارد. زیرا الاغان هم گر ذهنی انباشه از تحلیل های منطقی ریاضیات و فیزیک داشتند اکنون از ما بالاتر بودند.

"  آن گاه که فرزانه نمایی می کنند، گفته ها و حقایق کوچک شان مرا چندش آور است. فرزانگی شان چنان گند بوی است که گویی از گنداب برآمده است. و به راستی، آواز غوک نیز از گنداب ها به گوش ام رسیده است! چالاک اند و انگشتانی ورزیده دارند. یک رویی من کجا و تودرتویی ایشان کجا! "

آشنایی با سیاره های منظومه شمسی – عطارد، پیام آور خدایان _ شنبه ها روزنامه اعتماد

امین حمزه ئیانwww.Nutshell.ir

اکنون می خواهیم سفری به سیاره های منظومه شمسی داشته باشیم؛ سیاره هایی که هم زمان با خورشید حدود 4.6 میلیارد سال پیش متولد شده اند. می خواهیم بدانیم هر یک از سیاره های منظومه شمسی چه خواص فیزیکی دارند، اندازه شان چقدر است و در چه بازه های زمانی به دور خود و خورشید این یگانه ستاره ارزشمند منظومه شمسی می گردند. پرسش های زیادی وجود دارد و ما هنوز به دنبال راه های جدید و رصدهای بیشتر و دقیق تر برای رفع ابسیاره عطاردهامات و یافتن پاسخ سوالات خود هستیم. منظومه شمسی از یک ستاره (خورشید) و هشت سیاره با اشکال و ابعاد و همچنین خواص فیزیکی مختلف تشکیل شده است. بیشتر سیاره ها را می توانیم با چشم غیرمسلح در آسمان و در زمان های خاصی رصد کنیم. نزدیک ترین جرم به خورشید، سیاره یی است کوچک به نام عطارد (تیر) که همانند زمین جنسی از خاک و سنگ دارد. این کوچک ترین سیاره منظومه شمسی گاهی در صبح دم و قبل از طلوع خورشید، از روی زمین ظاهر و گاهی در شامگاه پس از غروب خورشید حدود یک ساعت در آسمان پدیدار می شود. به دلیل این گونه طلوع و غروب کردن سیاره عطارد، مردمان باستان فکر می کردند شیئی که در صبحگاه و شیئی که در شامگاه پدیدار می شود، دو جسم مختلف است و به همین سبب شیء صبحگاهی را آپولون (ایزد خورشید) و شیء شامگاهی را هرمس (پیک خدایان) می نامیدند.

عطارد هیچ قمری ندارد که به دور عطارد در چرخش باشد (همانند ماه که به دور زمین می گردد). قطر این سیاره حدود دوپنجم سیاره زمین است و با میانگین سرعت 48 کیلومتر در هر ثانیه در مدار خود در فضا و به دور خورشید حرکت می کند و با این سرعت هر 88 روز زمینی یک دور کامل بر گرد خورشید می گردد. گردش عطارد به دور خودش 59 روز زمینی طول می کشد. با توجه به اینکه این سیاره با میانگین فاصله 58 میلیون کیلومتر از خورشید بسیار نزدیک به این ستاره است و همچنین عدم وجود جوی خاص، آن بخش از سطح سیاره که به سمت خورشید است، تا 450 درجه سانتیگراد گرم و بخش دیگر که پشت به خورشید است تا منفی 170 درجه سانتیگراد سرد می شود. گرانش عطارد حدود یک سوم گرانش زمین است. به این ترتیب وزن هر جسمی روی سطح سیاره عطارد یک سوم وزن آن روی زمین است. عطارد سیاره یی کوچک، اما چگالی ترین سیاره بعد از زمین است. این موضوع به این سبب است که عطارد هسته یی از جنس آهن و بسیار بزرگ تر نسبت به پوسته خود دارد. سیاره عطارد (تیر) از لحاظ ظاهری بسیار شبیه به ماه است، زیرا سطح آن مانند ماه آبله گون و دارای دهانه های برخوردی بی شمار است. این دهانه ها و گودال های نمایان، هر کدام نشان دهنده دوران اولیه پیدایش منظومه شمسی است؛ زمانی که سیاره های بسیار فعال و هنوز اجرام سنگی بسیاری در فضای منظومه شمسی سرگردان بودند. زمانی که سنگ های کوچک و بزرگ از کنار سیاره می گذشتند، به دلیل گرانش سیاره روی سطح آن سقوط می کردند و اینچنین گودال هایی را به وجود می آوردند. در واقع گودال های سطح ماه (قمر سیاره زمین) هم چنین داستانی دارند. به دلیل خواص فیزیکی و موقعیتی سیاره عطارد (به عنوان مثال همچون زمین دارای جو یا جریان های آب و بارش باران نیست) دهانه های این برخوردها، هنوز بدون فرسایش باقی مانده است. زمانی که مدارگردها و فضاپیماهای کاوشگر به سمت عطارد رفته و از سطح آن عکسبرداری کرده اند، بخش هایی از سطح عطارد را چروکیده یافتند. این چروک ها نشان از زمان های آغازین پیدایش این سیاره دارند؛ زمانی که این سیاره هنوز فعال و دارای آتشفشان بوده است. برخورد سنگ های آسمانی، مواد مذاب را روی سطح سیاره جاری می کرد و هزاران سال بعد که سیاره سرد شد، سطح آن منقبض شد و چنین چروک هایی را به وجود آورده است. نام دهانه ها و عوارض سطح عطارد به یاد مشاهیر جهان نامگذاری شده است، به این ترتیب اکنون می توان نام افرادی همچون «داستایوفسکی»، «ویوالدی»، «تولستوی»، «واگنر»، «باخ» و دیگر مشاهیر جهان را روی سطح آن یافت. با اینکه عطارد نزدیک ترین سیاره به خورشید است، گرم ترین سیاره منظومه شمسی نیست و همچنین درخشان ترین سیاره یی نیست که ما از روی زمین مشاهده می کنیم. جالب است بدانیم اندازه ظاهری خورشید روی سطح این سیاره، تقریباً 2.5 بار بزرگ تر از اندازه ظاهری خورشید روی زمین است. بشر برای بررسی دقیق عطارد، کاوشگرهایی را به سمت این سیاره کوچک پرتاب کرده است. کاوشگر مارینر10 در تاریخ های 29 مارس و 24 سپتامبر 1974 و 16 مارس 1975 میلادی از سطح عطارد عکسبرداری کرده است. همچنین کاوشگر مسنجر در ماه آگوست سال 2004 به سمت عطارد رفت. این فضاپیما در آینده در مدار عطارد قرار خواهد گرفت.

آشنایی با منبع اصلی انرژی خورشید – گوی آتشین غول پیکر _ شنبه ها روزنامه اعتماد

نکته: در مقاله چاپ شده در روزنامه بیان شده است که جرم بعضی از ستارگان تا هزار برابر خورشید است. این جمله اشتباه چاپی می باشد و  قابل ذکر است که جرم بعضی از ستارگان تا صد برابر خورشید می باشد. در متن زیر این اشتباه درست شده است.

امین حمزه ئیانwww.Nutshell.ir

خورشید تنها یکی از میلیاردها ستاره یی است که در کهکشان راه شیری به دور مرکز کهکشان در حال گردش است. اما این ستاره (خورشید) برای سیاره زمین و دیگر خانواده های منظومه شمسی ما بیشترین اهمیت را دارد. این خورشید است که تمام اجزای منظومه را با گرانش خود نگه داشته و موجب شده است تمام اجزا از سیاره ها تا سیارک ها و ستاره های دنباله دار به دور آن بگردند. این گوی آتشین غول پیکر در مرکز منظومه شمسی تولیدکننده نور و گرما است و به این خاطر ستاره یی حیات بخش برای زمین به شمار می آید.

گرمایی که بدن ما از تابش خورشید حس می کند، به خاطر پرتوهای فروسرخ خورشید است و نور مرئی تولیدشده موجب دیدن اشیا توسط چشم انسان و همچنین اشعه های فرابنفش خورشید سبب سوختگی پوستمان می شود. روی زمین آب دریاها به وسیله انرژی خورشید گرم و سپس تبخیر می شود و به شکل باران بر زمین می بارد. باد به دلیل اختلاف دمایی که خورشید به وجود می آورد و موجب تفاوت فشار در هوا می شود، به وجود می آید. درختان با نور خورشید است که عمل فتوسنتز را انجام می دهند و موجب تولید اکسیژن و دیگر عنصرها می شود و زمانی که برخی از ذرات باردار خورشید به وسیله میدان مغناطیسی زمین به قطب ها می رسد، موجب پدید آمدن شفق های قطبی همانند پرده یی رنگین در آسمان می شود. اگر خورشید نبود، مطمئناً امکان تشکیل حیات در سیاره زمین نبود.

ستاره منظومه شمسی، خورشید همانند گویی گازی است و خود به تنهایی ۹۹ درصد از جرم کل منظومه شمسی را تشکیل می دهد. خورشید از ۷۲ درصد هیدروژن و ۲۶ درصد هلیم و حدود ۲ درصد عنصرهای دیگر تشکیل شده است. شعاع این گوی یعنی حد فاصل بین مرکز کره تا سطح آن حدود ۱۰۹ برابر شعاع زمین است. برای درک غول پیکر بودن خورشید باید گفت ۱۳۳۱۰۰۰ کره به حجم زمین را می توان در درون خورشید جای داد. دمای سطح آن حدود ۵۵۰۰ درجه سانتیگراد است. دما در مرکز خورشید به بیش از ۱۵ میلیون درجه می رسد.

اما منشاء اصلی تولید انرژی عظیم خورشید چیست؟ در گذشته و قبل از بررسی های علمی دقیق درباره منشاء انرژی خورشید، عقیده بر این بود که این ستاره (خورشید) توسط واکنش های شیمیایی مانند سوختن، انرژی تولید می کند، اما امروز می دانیم که این دیدگاه اشتباه بوده است و خورشید همچون یک رآکتور بزرگ هیدروژنی عمل می کند. همان طور که بیان شد، بیشتر جرم خورشید از عنصر هیدروژن است؛ اتم هیدروژن ساده ترین و فراوان ترین عنصر در عالم است که به صورت عادی دارای یک پروتون با بار مثبت و یک الکترون با بار منفی است که به دور هسته (پروتون) در حال چرخش است. اما در ستارگان، همانند خورشید به سبب دما و فشار زیاد داخل ستاره، اتم هیدروژن نمی تواند به صورت عادی یعنی به طوری که الکترون به دور پروتون بچرخد، باقی بماند و تحت شرایط موجود الکترون ها از پروتون ها جدا شده و آزادانه در ستاره رها می شود. به چنین حالتی از ماده، پلاسما می گویند. در هسته خورشید چهار هسته اتم هیدروژن تحت دمای زیاد داخل خورشید، با هم ترکیب و به یک هسته اتم هلیم تبدیل می شوند. به این عمل که هر لحظه در خورشید در حال رخ دادن است، همجوشی هسته یی می گویند. در این فرآیند مقدار زیادی انرژی آزاد می شود، زیرا جرم یک هسته اتم هلیم تولید شده از جرم چهار هسته اتم هیدروژن اولیه کمی کمتر است. این انرژی را می توانیم به صورت امواج الکترومغناطیس همانند امواج نور، ایکس، فرابنفش و گاما مشاهده و ذرات تولید شده در این فرآیند را همچون نوترینوها (که ذراتی بدون بار و تقریباً بدون جرم هستند) آشکارسازی کنیم. در فرآیند همجوشی هسته یی خورشید، در هر ثانیه حدود ۵۶۴ میلیون تن هیدروژن به ۵۶۰ میلیون تن هلیم تبدیل می شود و همین تفاوت جرم اولیه و ثانویه منشاء اصلی تولید انرژی در خورشید و ستارگان است. چنین فرآیندی در تمام ستارگان آسمان هر لحظه در حال انجام است. برخی از ستارگان آسمان تا صد برابر خورشید جرم دارند. خورشید در بین ستارگان آسمان اندازه یی متوسط دارد. خورشید جوان 4.6 میلیارد سال از عمرش می گذرد و تا ۵ میلیارد سال دیگر همچنان سوخت دارد تا بتواند به راحتی فرآیند همجوشی هسته یی را در درونش انجام دهد. خورشید در آینده یی دور (زمانی که در حال به اتمام رساندن سوخت خود است) تا نزدیکی مدار زمین بزرگ شده و به یک غول سرخ تبدیل می شود. در این حالت عطارد و زهره را می بلعد و زمین تا هزار درجه سانتیگراد گرم می شود. خورشید در آخر عمر با انفجاری به زندگی خود خاتمه می دهد و هسته یی فشرده به نام کوتوله سفید از خود باقی می گذارد.

خورشید هم مانند سیاره ها به دور خود می چرخد. حدوداً هر یک ماه، خورشید یک گردش کامل به دور محورش می زند. البته به دلیل آنکه خورشید گویی گازی است تمام سطح آن با سرعتی معین حول مرکزش نمی چرخد، بلکه سرعت چرخش آن در استوا بیشتر از سرعت چرخشش در قطب ها است.

در اخترشناسی و اخترفیزیک به خورشید بسیار توجه می کنند زیرا دیگر ستارگان کهکشان راه شیری آنچنان از ما دورند که اگر با سرعت نور که ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه است، به نزدیک ترین ستاره (که پروکسیمای قنطورس نام دارد) سفر کنیم، باید 4.3 سال در راه باشیم. به این دلیل بررسی خورشید به عنوان مدلی از نزدیک ترین ستاره به ما از اهمیت فوق العاده یی برخوردار است.

آشنایی با اعضای منظومه شمسی – صحنه های دل انگیز آسمان _ شنبه ها روزنامه اعتماد

امین حمزه ئیان
www.Nutshell.ir

اگر از ورای منظومه خورشیدی خودمان به آن بنگریم، منظره شگفت انگیزی را نظاره گر هستیم؛ سیاره هایی که با ابعاد و ظاهری متفاوت نسبت به یکدیگر به دور خورشید می چرخند، همچنین قمرهایی که به دور بعضی از آنان در گردشند. بعضی از سیار ه ها بیش از ۳۰ قمر دارند؛ قمرهایی با جنس ها و اندازه های گوناگون. همه این اجرام بی هیچ بندی آرام و با نظمی خاص در حرکت اند. سیارک هایی با ابعاد چند کیلومتر تا چند صد کیلومتر را در مدارهایی منظم می یابیم و همچنین ستاره های دنباله دار با دنباله یی که همواره مخالف جهت تابش های خورشید است ما را شگفت زده خواهند کرد.

این منظره یی است که از ورای منظومه، آرام به نظر می رسد. اما این دنیای آرام، از نزدیک جهانی پویا و پرجنب و جوش است. منظومه شمسی برای ما همچون زادگاهی دیرینه است؛ زادگاهی که تمام اجزای آن دست به دست هم داده اند تا شکل امروزی به خود بگیرند و در این بین زمین همچون گوهری برای ما انسان ها است.

خورشید در مرکز منظومه شمسی همچون گو یی آتشین با سوختی که عمدتاً هیدروژن است، گرمابخش سیاره ها و دیگر اجرام اطرافش است و با گرانش خود تمام اجزا را در نظمی خاص به دور خود به دام انداخته است. خورشید نزدیک ترین ستاره به ماست. اصلی ترین تفاوت ستاره و سیاره در این است که ستارگان از خود نور دارند و به عبارتی داخل شان فرآیند همجوشی هسته یی انجام می شود، اما سیاره ها از خود نوری ندارند و ما تنها به دلیل بازتاب نور، می توانیم آنها را ببینیم. خورشید ستاره یی عادی و با اندازه یی متوسط در بین میلیاردها ستاره کهکشان راه شیری است و ما تنها به دلیل نزدیکی به این ستاره است که آن را بسیار بزرگ و پرنور نسبت به دیگر ستارگان در آسمان شب می بینیم.

در منظومه خورشیدی ما هشت سیاره به دور خورشید، این قلب منظومه شمسی، در گردشند. بسیاری از اطلاعاتی که در مورد سیاره ها به دست آورده ایم به وسیله فرستادن فضاپیماهایی که بر مداری به دور سیاره ها چرخیده اند، به دست آمده است و با عکس های مختلف و تحلیل های گوناگونی که انجام داده اند، اطلاعات کاملی را جمع آوری کرده ایم. این گونه کارها موجب باز شدن راه هایی برای فرود موفقیت آمیز سطح نشینان و کاوش های بیشتر و دقیق تر شده است. چهار سیاره اول نزدیک به خورشید را سیاره های خاکی می نامیم، زیرا همانند زمین جنسی از خاک و سنگ دارند. عطارد (تیر) اولین سیاره است که چهره یی آبله گون مانند ماه دارد و بعد از آن سیاره زهره (ناهید) قرار دارد که جو آن از ابرهای غلیظ دی اکسیدکربن پوشیده شده است و به دلیل جو پوشیده اش، سطح آن با نور مرئی مشخص نیست. سومین سیاره منظومه شمسی، زمین خانه ما است که مکانی شگفت انگیز و انباشته از انواع حیات است. سیاره بعدی مریخ (بهرام) است که به سبب خواص فیزیکی خاک سطح اش همواره مانند گو یی قرمزرنگ در آسمان شب دیده می شود و از بسیاری از جنبه ها شبیه به سیاره خودمان زمین است.

چهار سیاره بعدی مانند خورشید از جنس گاز است و عمدتاً از هیدروژن تشکیل شده اند. اما به دلیل آنکه جرم کافی برای به راه انداختن واکنش های هسته یی نداشتند، همانند خورشید فروزان نیستند. پنجمین سیاره مشتری (هرمزد) است که بزرگ ترین سیاره منظومه شمسی است؛ ششمین سیاره زحل (کیوان) است که به خاطر داشتن حلقه های نمایان و زیبای اطرافش بسیار مورد توجه بوده است و هفتمین و هشتمین سیاره به ترتیب اورانوس و نپتون نام دارند.

تا قبل از سال ۱۷۸۱ میلادی که شخصی به نام «ویلیام هرشل» سیاره اورانوس را کشف کند، تنها هفت سیاره اول را می شناختیم. در سال ۱۹۳۰ میلادی پلوتون کشف شد و تعداد سیاره های شناخته شده به ۹ عدد رسید. اما در سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۵) با تعاریفی که از لحاظ فیزیکی برای سیاره ها توسط اتحادیه بین المللی نجوم (IAU) انجام شد، پلوتون از نام مجموعه سیاره های منظومه شمسی خارج شد و تعداد سیاره ها به هشت رسید. پلوتون و دیگر اجرام یخی شبیه به آن که همواره با فاصله های زیاد به دور خورشید در گردشند، سیاره های کوتوله نامیده شدند.

در مداری بین مریخ و مشتری بسیاری خرده صخره وجود دارد که ما آنها را سیارک و محدوده آنها را کمربند سیارک ها می نامیم. سیارک ها اجرامی هستند که نتوانسته اند هنگام پیدایش منظومه شمسی به یکدیگر بپیوندند و سیاره یی مستقل را به وجود آورند. اکنون بیش از ۲۰ هزار سیارک در این کمربند وجود دارد. اما اگر جرم تمام سیارک ها را جمع کنیم تنها کسری از جرم زمین را تشکیل می دهد.

ستاره های دنباله دار هم اجرامی هستند که در مداری بسیار کشیده به دور خورشید می گردند و با نزدیک شدن شان به خورشید هرازگاهی از روی زمین منظره یی جالب به وجود می آورند. ستاره های دنباله دار اجرامی اند یخی و گل آلود که به خاطر تابش های شدید خورشید، بخشی از جرم خود را مانند دنباله یی از ذرات و غبار پشت سرشان برجای می گذارند. زمانی که این تکه های یخ و غبار به جو سیاره هایی همچون زمین برخورد می کنند، شهاب ها را به وجود می آورند و ردی روشن را برای لحظاتی تشکیل می دهند و صحنه یی دل انگیز در آسمان شب به وجود می آورند.

آغاز دوران جدید شناخت جهان – پایان پادشاهی زمین _ شنبه ها روزنامه اعتماد

امین حمزه ئیان
www.Nutshell.ir

«در میان همه چیز خورشید در حال سکون است زیرا در این زیباترین معبد، آیا کسی می تواند این چراغ را در جایی دیگر یا موضعی بهتر قرار دهد که بتواند همه چیز را در یک زمان روشن کند؟ پس واقع امر این است که خورشید، گویی بر تخت شاهی جلوس کرده است و بر تمام خانواده سیاره هایی که به گرد آن می گردند، حکومت می کند.»

اینان بخشی از سخنان «کپرنیک» دانشمند بزرگ لهستانی در قرن ۱۶ میلادی است. زمانی که هنوز دیدگاه بطلمیوسی (زمین مرکزی) به عنوان کامل ترین مدل در ذهن ها جای داشت و با توجه به ضعف های آن مدل که بسیاری از پدیده ها و حرکت های اجرام آسمانی را نمی توانست توجیه کند، همچنان باورها بر این بود که زمین در مرکز است و خورشید و سیاره ها به دور زمین در گردش هستند.

«کپرنیک» آغازگر دورانی زیبا و جدید در تاریخ اخترشناسی است. او جرات تردید در دیدگاه های کلاسیک را به خود راه داد و با تلاش های بسیار سعی در رفع مشکلات موجود در دیدگاه های گذشته کرد و به این نتیجه رسید که سیاره ها هم مانند زمین به دور خود می چرخند. «کپرنیک» متوجه شد طلوع و غروب ستارگان و حرکت سیاره ها در آسمان را می توان با قرار دادن خورشید در مرکز منظومه شمسی بسیار راحت توجیه کرد. در آن زمان هنوز تفکرات کلیسا بر همه چیز چیره بود و مخالفت با نظریه زمین مرکزی گناهی بزرگ محسوب می شد و این امر موجب شد «کپرنیک» برخی از مطالبش، به خصوص نتایج خود را مبنی بر مدل خورشید مرکزی، تنها چند روز قبل از مرگ خود به بشریت هدیه کند.

بعد از «کپرنیک»، «تیکو براهه» با رصدهای به مراتب دقیق تر خود نسبت به گذشتگان، اخترشناسی را یک گام به پیش برد. او وقت خود را به جای کارهای نظری به رصد و فعالیت های عملی با ابزارهای مختلف اندازه گیری در اخترشناسی می گذراند. جالب است بدانیم که «براهه» مدل خورشیدمرکزی را که «کپرنیک» قبل از او در کتاب هایش به آن اشاره کرده بود، قبول نداشت و همچنان عقیده داشت زمین در مرکز است. «تیکو براهه» فردی خودشیفته و مغرور بود و اطلاعات خود را به صورت کامل در اختیار هیچ کس نمی گذاشت. اما همکار او «یوهان کپلر» آلمانی، ریاضیدانی که در حرفه اخترشناسی فعالیت می کرد، توانست بعد از مرگ «براهه» اطلاعات و اندازه گیری های رصدی اش را جمع آوری و روابط ریاضی برای این گونه پدیده ها تعریف کند. او توانست اثبات کند مدار سیاره ها به دور خورشید دایره نیست، بلکه به صورت بیضی است.

اکنون قرن ۱۷ میلادی است؛ قرنی مملو از اتفاقات شگفت انگیز. دقیقاً ۴۰۰ سال پیش «گالیله» ایتالیایی با وسیله یی که به نام تلسکوپ می شناسیم به آسمان شب نگریست. در سال های گذشته متوجه شده بودند با قرار دادن دو عدسی به فاصله یی معین از یکدیگر می توان اشیای دوردست را نزدیک تر دید. از این وسیله (تلسکوپ) برای دیده بانی های نظامی استفاده می کردند، اما «گالیله» اولین کسی بود که برای دیدن اجرام آسمانی، تلسکوپ را به سمت آسمان نشانه برد. اکنون «گالیله» جهانی را می دید که تا قبل از او هیچ کس نتوانسته بود با این دقت به آن نگاه کند. قبل از او تمام رصدها بدون هیچ ابزار بزرگ کننده یی انجام می شد و هر آنچه را که می دیدند تنها در توان دید چشم انسان بوده است. او زمانی که با تلسکوپ آسمان شب را رصد می کرد متوجه شد بیش از آنچه با چشم می توان دید، در آسمان ستاره است و ما تنها به دلیل کم نور بودن شان قادر به دیدن آنها نیستیم.

«گالیله» با تلسکوپ خود که حدود ۳۰ برابر بزرگنمایی داشت به سطح ماه نگاه کرد و توانست ناهمواری ها را روی آن تشخیص دهد. او متوجه شد سیاره زهره هم مانند قمر زمین، ماه، دارای اهله است و گاهی به صورت هلال دیده می شود. او لکه هایی را روی خورشید دید و متوجه چرخش خورشید به دور خودش شد و از همه جالب تر به سیاره مشتری نگاه کرد و چهار قمر را به دور آن در گردش دید. امروزه ما این چهار قمر را به نام اقمار «گالیله»یی به خوبی می شناسیم. تمام این رصدها دلیلی بر درست بودن نظریه خورشیدمرکزی بود و زمین را از خاص ترین نقطه جهان یعنی مرکزیت عالم به دور می کرد. اکنون می توانستیم ببینیم سیاره ما در موقعیتی مانند دیگر سیاره ها است. اما کلیسا هرگز نمی توانست این موضوع را بپذیرد. به این خاطر «گالیله» را تبعید و ممنوع القلم کردند.

«کپلر» و «گالیله» با هم ارتباط داشتند. مشاهدات و دلایل نشان از تفکر غلط بطلمیوسی (زمین مرکزی) می داد. اکنون ستون های محکم اخترشناسی جدید با زحمت های زیاد برافراشته شده بود. اما هنوز یک مشکل بزرگ وجود داشت، دلایل فیزیکی حرکت اجرام آسمانی و سقوط نکردن سیاره ها و این همه نظم چه بود؟ در سالمرگ «گالیله»، نابغه یی به نام «نیوتن» در انگلستان به دنیا آمد و توانست با به دست آوردن قوانین حرکت و گرانش گامی بزرگ را در رفع ابهامات موجود بردارد. زمانی که به دوران گذشته در علم نگاه می کنیم متوجه می شویم «نیوتن» چه زیبا درک کرده و گفته است؛ «اگر من توانسته ام فراتر از دیگران ببینم، به این سبب است که بر شانه بزرگان ایستاده ام.»